سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پاسخی امروزین به آرمان معماری

قدرت الله عاقلی در سال 1347 در شهر جلفای آذربایجان تولد یافت و سال 1368 وارد مرکز تجسمی حوزه هنری شد. علیرغم نداشتن تحصیلات آکادمیک عالی، با تلاش و کار فراوان و سخت کوشی یک صنعتگر عاشق در جستجوهایش به جایی رسیده است که به نظر می رسید، می تواند حرف هایی برای گفتن داشته باشد مشروط بر آنکه دخالت هنرهای تزئینی در آثارش به حداقل برسد. چرا که دخالت هنرهای تزئینی برای هنر مجسمه سازی زخمی است کهنه و عمیق به ابعاد تاریخ هنر ایران که تا کنون اثر مخرب خود را در هنر تندیس سازی ایران حفظ کرده است و یکی از دلایل مهم عدم پیشرفت و تحول اساسی در هنر مجسمه سازی و سایر هنرهای تجسمی دیگر در ایران است.

قدرت الله عاقلی می گوید: بری آفرینش آثار هنری، در هر زمان و در هر زمینه ای باید انگیزه ای باشد و قوام بیابد تا هنر زیبایی به ظهور برسد. این انگیزه بسته به هر دوره از حیات بشری به شکلی جدید و قالبی نو در می آید، که ما آن را سرشته از «روح زمان» می دانیم و می پنداریم. برای من در حیطه مجسمه سازی، پژوهش و بازیابی و بازآفرینی مفاهیم مستتر یا متجلی در هنر ایران همان انگیزه برای خلق بوده است، بی تردید هنگامی که یک هنرمند دست به آفرینش آثار هنری می زند، نشانه هایی از ارزش های روحی و ریشه ای برتافته از جامعه و فرهنگ و تمدن خویش را با آن در می آمیزد تا هنر خود را از گنجینه گران قیمت گذشته بهره مند سازد. بنابراین اگر هنرمند امروز نتواند به اصالت نهفته و نهان در فرهنگ ملی و سنتی خود دست پیدا کند و از درک و دریافت و احیاناً کشف ریشه های هنر در دوره های گوناگون عاجز بماند، در شکل صوری اثر خود اسیر خواهد شد. من در کاوش ها و پژوهش های خود، عناصر معماری دوره اسلامی را منبع الهامی عالی یافتم، که اهم فرهنگ ما را در خود جای داده و یادگاری است باشکوه از تاریخ پرهنر و پرگهر ایران باستان، که زمین را به بوستان، آب را به حوض، فضا را به روح و ماده را به صورتی شیوا پیوند زده است. به اینها می توان خط مقدس کتیبه ها و کاوش ها را افزود که جایگاه اسم الله است و با متانت تمام در سکوت و در گذر تاریخ هنوز زیبایی خود را حفظ کرده است.


مجسمه شمس پرنده اثر قدرت الله عاقلی 

برای دستیابی به گستره گرانقدر و قابل ستایش این منبع و درک معنویت و روح مذهبی موجود در آنان، که هر گوشه اش مأمنی است برای ارامش روح و کلیدی است بر دروازه خلاقیت، سالها کوشیده ام.

وی در ادامه می گوید: « در هر یک از این مجسمه ها سعی کرده ام ادراک حسی خود را از تلفیق نقش مایه های سفال و کاشی، خط کوفی و کتیبه ها و اشکال هندسی معماری با تدثیرگذارترین فرمی که با خواسته های درونی ام سازگار باشد، به ساختار اثر اضافه کنم و در عین حال دنبال وحدتی تجزیه ناپذیر در کلیت کار باشم که در آن همه خطوط، فضا، سطوح ساکن، سختی فلز و اکسید برنز به یک واحد برسند، تا همه فرم ها واسطه ای باشند بین من و اثر و در نهایت مشخص ترین واکنش را نسبت به کلیت مجسمه بر انگیزند. این حالت بدون تردید زمانی رخ می دهد که با علائق و حس و حال و داده های واقعی پیش برویم. با تمام این حرف ها خیلی دقیق نمی توانم بگویم که عناصر تشکیل دهنده یک مجسمه را بر چه مبنایی انتخاب می کنم، ولی اطمینان دارم که فرم انتخابی ام مناسب ترین وسیله و واسطه برای تلفیق تجارت درونی ام است و معمولاً برای پیدا کردن فرم ها و نقش هایی که انگیزه کار کردن در من ایجاد کند، وقت زیادی صرف می کنم. زمان زیادتر هم صرف جا انداختن فرم در ترکیب بندی اثر و تناسب آن با خطوط عمودی و افقی مجسمه می کنم، برای نمونه می توانم به نقش پرنده اشاره کنم که در اکثر کارهای اخیر من حضوری ملموس دارد و یکی از نقش های متنوعی است که بیشتر در سفال های بعد از اسلام به چشم می خورد. بیشتر این نقوش ساده و روان و دارای معانی نمادین هستند و در آثار من اغلب به عنوان سمبل ازادی و عشق آسمانی و متعالی حضور می یابند.

قدرت الله عاقلی که آموزش و فعالیت هنری خود را در هنرسان میرک تبریز از سال 1360 آغاز نموده است، فراگیری مقدمات طراحی و نقاشی را نزد استاد مقبلی گذرانده و خود را مدیون بهره گیری حضوری و غیرحضوری از تجربیات اساتیدی چون پرویز تناولی و ژازه طباطبایی می داند. وی می گوید: بیشترین تأثیر را از تجربیات استادانی چون «آیدین آغداشلو» به خاطر نگاه محققانه اش به تاریخ هنر ایران و جهان، «پرویز تناولی» به خاطر استمرار در تکنیک و ساختار روح ایرانی در آثار خود، «محسن مخملباف» برای گزیده و ژرف گویی اش و «حسین خسروجردی» به خاطر حضور خلاقانه اش در اجتماع، گرفته ام، که در مسیر کاری ام همواره الگویی اساسی برای من بوده اند و به بینش و درک و دریافت من نسبت به هنر زندگی کمک فراوان کرده اند.


مجسمه شمس پرنده اثر قدرت الله عاقلی 

عاقلی در جواب این سؤال که در آثارتان در جست و جوی رسیدن به چه هدفی هستید و دغدغه های فکری شما چیست، می گوید: من ر کارهایم دنبال هویت ناب ایرانی هستم و به دنبال سبک تندیس سازی معاصر ایرانی که متأثر از معماری ایرانی و نقوش قالی و گلیم و علم و کتل های مراسم عزاداری و عناصر تزئینی داخل منازل ایرانیان باستان است و حتی از نقوش و فرم های تجسمی اسطرلاب استفاده و دوباره سازی می کنم و بر اساس فرهنگ و سنت گذشته کشورم قصد دارم آثار تجسمی خلق کنم که ساختار امروزین داشته و با هویت ایرانی معاصر عجین شده باشد. هدف من در نهایت احیای موجودیت مجسمه سازی معاصر ایرانی است که سالهاست مهجور مانده و مورد بی مهری قرار گرفته است.

قدرت الله عاقلی در آثار طراحی خود با چاپ سیلک روی پارچه بوم از نوشته و خطوط مختلف استفاده تجسمی کرده و در کارهایش از بافت، فرم، رنگ، ترکیب بندی، خط، نقطه و فضا که متأثر از معماری ایرانی است استفاده کرده است.
قدرت الله عاقلی در مجموعه نقش برجسته های برنجی پا به عرصه هنر تزئینی دوره اسلامی ایران می گذارد. وی که پشتوانه ای از نقوش تزئینات هنر اسلامی را جمع آوری کرده است در همایشی این نقوش و نقش مایه ها را در نقش برجسته های برنجی در چیدمان جدیدی ارائه می دهد که باید در نوجویی بنیانگذاران مکتب سقاخانه که در روند نوگرایی سنت ها توسط هنرمندان پیشین دیده می شود، یافت.

وی به طور مشخصی از معماری دوره اسلامی تأثیر می پذیرد و اثار مجزد و انتزاعی را با ترکیب بندی های متقارن و متعادل و یا متوازن که مزین به خطوط اسلامی به ویژه خط کوفی است، خلق می کند. وی از دستاوردهای هنر سنتی ایران از جمله «مقرنس کاری، کاشی کاری، تشعیرسازی، کتیبه نویسی و فلزکاری علم و کتل ها و . . . » و کاربست متکثر و موحد معماری اسلامی که در سطح دوبعدی القای فیگور می کنند، در این اثار استفاده فراوان برده است. وی سعی می کند از جفت و جورکاری موتیف های سنتی پرهیز کند و در این مرحله هنرمند هم مجسمه ساز است و هم معمار. هم به فرم و فضا می اندیشد و هم به ایستایی. وی در رنگ گذاری اکسپرسیون عمل می کند و در بیان او به ظاهر چیزی نمی شنویم. اما وی اشاره به ناگفته های بسیار دارد. در آثار وی نه ضریحی دیده می شود نه کتیبه ای و نه قفلی، ولی او از تزئینات و ظرایف معماری با طراحی تازه و ویژه خود سود می برد. بازآفرینی موتیف های معماری ایرانی – اسلامی در قالب اندیشه ای سیل و توحیدی که وحدت را در کثرت باز می نمایاند اساس کار عاقلی را در تندیس واره های فضایی اش شکل می دهد. استفاده از نقش مایه های خط کوفی و علم و کتل ها و پنجره های مشبک و . . . که همگی سمت و سویی آسمانی دارند یعنی از پایین به بالا خوانده می شود، نه تنها آزادی فرم و اندیشه را به بیننده القاء می کند، بلکه پاسخی است امروزین به آرمان معماری و هنر ایران – اسلامی که در آبستراکسیون با هنر مدرن اشتراک دارد.

                                                                                                                                                                   فریدون شادپیام


مجسمه شمس پرنده اثر قدرت الله عاقلی